رمان آنی شرلی در جزیره

  • ۲۰ آبان ۱۴۰۳
  • دسته‌بندی نشده
رمان آنی شرلی در جزیره

بخوانید: رمان آنی شرلی در جزیره اثر ال ام مونتگمری دانلود آسان فایل PDF – ویرایش جدید + قابل اجرا در همه دستگاه ها (اندروید و iOS)

در این کتاب، آنی شرلی برای ادامه تحصیل به کالج ردموند در جزیره پرنس ادوارد می‌رود. او در آنجا دوستان جدیدی پیدا می‌کند و تجربیات تازه‌ای را کسب می‌کند. آنی در خوابگاه کالج با دختران دیگری هم‌اتاق می‌شود و زندگی در کنار آن‌ها برایش تجربیات جدیدی را به همراه دارد. او با دخترانی با شخصیت‌های مختلف آشنا می‌شود و دوستی‌های جدیدی را شکل می‌دهد …

پیش نمایشی از رمان آنی شرلی در جزیره

آنی، بعد از ظهر روز بعد برای نخستین بار برای گشت و گذار به قبرستان سنت جان رفت. او و پریسیلا قبل از ظهر به ردموند رفته و ثبت نام کرده بودند و تا شب کار دیگری نداشتند. پس از ثبت نام، دخترها مانند کسانی که حکم آزادیشان را دریافت کرده‌اند از ردموند پا به فرار گذاشتند؛ چون اصلا دلشان نمی‌خواست بیش از آن در محاصره غریبه‌هایی بمانند که از چهره بیشترشان حتی نمی‌شد حدس زد از کجا آمده‌اند. دخترهای سال اولی در گروه‌های دو نفری تجمع کرده و با حالتی پرسش گرانه به یکدیگر نگاه می‌کردند. پسرهای سال اولی فکر بهتری کرده و همه با هم روی پلکان عریض سالن ورودی نشسته بودند و با همه توانی که در

شش‌های جوانشان وجود داشت هیاهوی شادمانه‌ای سرداده بودند، گویی می‌خواستند بکشند که تک و توک آن اطراف پرسه می‌زدند و نگاه‌های متکبرانه‌ای به پسر کوچولوهای روی پله‌ها می‌انداختند. هیچ جا اثری از گیلبرت و چارلی نبودند. پریسیلا در حال گذر از فضای داخل دانشکده گفت: هرگز فکر نمی‌کردم روزی برسد که احساس کنم از دیدن یک اسلون خوشحال می‌شوم اما الان مطمئنم که حتی نگاه خیره چارلی هم می‌تواند حالم را جا بیاورد، چون حداقل نگاهش برایم آشناست. آنی آه کشید و گفت: نمی‌توانم توصیف کنم وقتی آنجا ایستاده و منتظر بودم نوبت ثبت نامم برسد؛ چه حالی داشتم. انگار مثل یک قطره کوچک داخل

سطلی بزرگ؛ ناچیر و بی ارزش شده بودم خیلی بد است که احساس کنی ناچیزی اما از آن بدتر این است که به این نتیجه برسی که همیشه همین قدر ناچیز خواهی ماند و من چنین حسی داشتم؛ انگار اصلا به چشم نمی‌آمدم و احتمال می‌دادم بعضی از آن سال دومی‌ها از رویم رد شوند. می‌دانم بعد از مرگم نه اشکی برایم ریخته می‌شود. نه اجرای مراسم و انجام دادن ادایی در کار است. پریسیلا با خون سردی گفت: تا سال بعد باید صبر کنی آن وقت می‌بینی که از همه این سال دومی‌ها با تجربه تر شده‌ایم. مسلما احساس ناچیز بودن خیلی دردناک است اما از آن بدتر این است که مثل من احساس کنی زیادی گنده‌ای و توی چشم می‌آیی… مثل اینکه …

صفحه اختصاصی این رمان در رمان بوک: رمان آنی شرلی در جزیره

  • اشتراک گذاری
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 9 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!