رمان پارازیت (جلد دوم) از زینب عامل

(3 بررسی مشتری)

تماس بگیرید

توضیحات

دانلود رمان پارازیت (جلد دوم) از زینب عامل با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

بهزاد در بدترین روزهای زندگی اش امید را در میان دستان او به یادگار گذاشته بود. او در سخت ترین شرایط به دادش رسیده و پناهش شده بود. دستش را گرفته و از ورطه ی ناامیدی و فلاکت بیرون کشانده بود . محال بود مرد همسایه فراموشش شود. بهزاد جای پایش را نه در میان رویاهایی که در عقلش پرسه میزدند بلکه در میان تپش های نامنظم قلبش محکم کرده بود. جای خالی او نه از بین می رفت نه با حضور کس دیگری پر میشد. ادامه رمان ساقی…

خلاصه رمان پارازیت

پشت لپ تاپش نشست و باکس ایمیل هایش را باز کرد. با دیدن کوهی از پیام هایی که از طرف شاگردانش بود لبخندی زد. آیدی ایمیلش را خودش به شاگردانش می داد تا برای فرستادن بعضی از جزوه ها و سوالات دچار مشکل نشود. کاغذ دور آبنبات چوبی اش را باز کرد و آن را داخل دهانش گذاشت. اولین ایمیل را باز کرده و متن داخل آن را خواند. “سلام استاد خوبین؟ استاد آقای حکیمی چی میگه؟ تورو خدا بگین که آموزشگاه رو ول نکردین؟ ما بدون شما چه خاکی تو سرمون بریزیم؟ چطوری به سوالای فیزیک و

ریاضی کنکور جواب بدیم؟ ” اسم فرستنده ی ایمیل را زیر لب برای خودش زمزمه کرد: زیبا ادیب… آبنبات را به گوشه ی لپش فرستاد و با تفریح و تمسخر خندید. دلت واسه نخ دادن تنگ شده زیبای خفته؟ درس که نمی خوندی! سوالای کنکور… چه غلطا… تو کلاس من از بیست تا سوال چرت و پرت به دوتاش نمیتونستی جواب بدی! بدون جواب دادن پیام را پاک کرد. _ ولی دلم روشنه زیبا جون… ایشالله یه شوهر پولدار تور می کنی! سراغ پیام بعدی رفت. ” سلام استاد مینوام… وای باورم نمیشه دیگه نمیاین آموزشگاه…

استاد من خیلی مضطربم… حالا بدون راهنمایی های شما چیکار کنم؟ ” بهزاد آبنبات را داخل دهانش چرخاند. طعم پرتقال که جزو طعم های محبوبش بود در دهانش پخش شد. دستانش روی کیبورد لپ تاپش نشست. همانطور که داشت تایپ می کرد زیر لب گفت: مینو جون تو ارزش سرمایه گذاری داری. واستا بگمت چیکار کنی که عاقبت بخیر بشی!  تمام نکاتی فکر می کرد می تواند کمک حال مینو باشد، از جمله نکات تست زنی و نام کتاب ها و جزوه های خوب و به درد بخور را تایپ کرد و در آخر با تایپ کردن آرزوی موفقیت در انتهای پیام…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
بهزاد در بدترین روزهای زندگی اش امید را در میان دستان او به یادگار گذاشته بود. او در سخت ترین شرایط به دادش رسیده و پناهش شده بود. دستش را گرفته و از ورطه ی ناامیدی و فلاکت بیرون کشانده بود . محال بود مرد همسایه فراموشش شود. بهزاد جای پایش را نه در میان رویاهایی که در عقلش پرسه میزدند بلکه در میان تپش های نامنظم قلبش محکم کرده بود. جای خالی او نه از بین می رفت نه با حضور کس دیگری پر میشد. ادامه رمان ساقی...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان پار
  • ژانر: عاشقانه، اجتماعی
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: زینب عامل
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 2346
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 4,068 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!