رمان با خیالت می رقصم از لیلا حمید

(3 بررسی مشتری)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان با خیالت می رقصم از لیلا حمید با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

در آموزشگاه را باز کرد و پا به خیابان گذاشت. احساس سبکی داشت. انگار بار ی از رو ی دوشش برداشته شده بود. حالا دغدغه هایش تمام شده بود. در دلش از خوشحالی و هیجان کیلوکیلو قند آب میشد. دلش می خواست در خیابان چرخ بزند و بخندد. دلش می خواست به روی همه ی مردم لبخند هدیه دهد و شادی خیرات کند…

خلاصه رمان با خیالت می رقصم

داغی آفتاب به صورتش خورد. دستش را روی پیشانی گذاشت و سایه بان درست کرد تا نور چشم هایش را آزار ندهد. رو به دوستش آزاده گفت: _تابستون داره تموم میشه، هوا خیال نداره یه کم کوتاه بیاد. همچین حرارت میزنه انگار اردوی آماده سازی واسه جهنمه! آزاده با حرکت سر تأیید کرد: _امسال تابستون خیلی گرمی داشتیم. همیشه این موقع سال هوا یه کم خنک میشد. هنوز می طلبه مانتو نخی گشاد بپوشیم بدون هیچی زیرش! رو به آزاده ابرویی بالا انداخت و با لبخندی شیطنت آمیز گفت:

_بدون هیچی؟ چه کیفی بکنه علی! آزاده خندید و زیپ کیفش را باز کرد: _منحرف!.. منظورم هیچی هیچی نبود. اونو که تو جهنمم باید پوشید. لباس بدون اون جلوه ش رو از دست میده… چندشم میشه از این پیر زنایی که لباس زیر نمی بندن! خندید و همانطور که آماده بود تا در ماشین باز شود و سوار شود گفت: _موافقم… آزاده در کیفش، سوئیچ ماشین را جستجو کرد و گفت: _میگم خوش به حال مردا… از هفت دولت راحتن… حالا ما… به قول علی موقع لباس عوض کردن باید ده صفحه ورق
بزنیم!
دوباره چشمانش طرح شیطنت گرفت: _علی یکی یکی ورق میزنه و میشماره؟ جااان! آزاده در ماشین را باز کرد و ضمن سوار شدن گفت: _چته فروز؟ امروز زیادی کبکت خروس می خونه! شنگولی! لب های نازک فروز انحنا برداشت و دندان های زیبایش را نمایش داد: _بگم میگی بی جنبه! _ناز می کنی؟ _آره… بهروز که نازمو نمی کشه، حداقل تو نازمو بکش. آزاده ماشین را روشن کرد و با تمسخر گفت: _کشیدم… بگو حالا! ستاره ها در چشمان رنگ شب فروز درخشیدند؛ با هیجانی وافر گفت…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
در آموزشگاه را باز کرد و پا به خیابان گذاشت. احساس سبکی داشت. انگار بار ی از رو ی دوشش برداشته شده بود. حالا دغدغه هایش تمام شده بود. در دلش از خوشحالی و هیجان کیلوکیلو قند آب میشد. دلش می خواست در خیابان چرخ بزند و بخندد. دلش می خواست به روی همه ی مردم لبخند هدیه دهد و شادی خیرات کند...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان با خیالت می رقصم
  • ژانر: #عاشقانه
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: لیلا حمید
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 1765
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 609 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!