رمان آدمای شهر حسود از ماهور ابوالفتحی

(3 بررسی مشتری)

۲۵,۹۰۰ تومان

توضیحات

دانلود رمان آدمای شهر حسود از ماهور ابوالفتحی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یه دخترِ یتیم هیجده ساله که با خاله‌اش زندگی می‌کرد، شد عروسِ حاج احمد سیف، مردی که یه دنیا سرش قسم می‌خوردن ولی رضا این دختر رو نمی‌خواست! چون زنش تازه مرده بود؛ چون یه بچه‌ی یه ماهه رو دستش مونده بود ولی بهش احتیاج داشت و کمکش کرد و کم کم این دختر شد همه چیز پسر حاجیمون…

خلاصه رمان آدمای شهر حسود

رضا رفته حالا من موندم و حاج آقایی که نمی‌شناسمش خوب ولی انگار واسم عزیزه آدم محبت ندیده اینطوریه دیگه به هرکس و هر چیزی که حس کنه یکم بهش اهمیت میده اعتماد میکنه و من دلم میخواد به آرامش این مرد وقتی بهم میگه همه چیز درست میشه اعتماد کنم. صدای حاج خانم میآد که داره غر میزنه و مخاطبش رضاست. عصبی و کلافه می گه: – خدایا به کریمی و بزرگیت شکر وقتی داشتی عقل تقسیم می کردی این بچه ی من کجا بود؟ حاج آقا انگار مسئول زدن حرفای خوب و پرت کردن حواس آدما از ناراحتیه که میگه. _حاج خانوم این

غذا شور نیست؟ حاج خانم وارد آشپزخونه میشه و میگه شور حاجی؟ خاک عالم به سرم نگو! اون بچه ی کیوتِ آروم توی بغلشه و وقتی نگاه من به اون فسقلی رو میبینه میگه: جونم برات بگه که این بچه بابای بیشعوری داره. اون قدر سر و صدا کرد که بیدار شد بچم. با لبخند نگاهش میکنم و رو به شوهرش میگه: – حاجی این بچه رو بگیر من سفره رو درست حسابی بچینم نه سالادی نه آبی و نه شربتی اینطوری که نمیشه. حاجی میخواد این کار رو کنه که من بلند میشم. می خواد بن در روند که من بلند می شم. میگم: – بدین من نگهش میدارم. حاج خانم لبخند

میزنه و میگه: نمیخواد مادر من با رضا قهرم غذا میکشم ببر براش. کاش من رو این قدر با این پسرک دم دمی تنها نذارن وقتی حتی نمیدونم الان باز باهام دعوا میکنه یا میخواد آرومم کنه. حاج آقا بچه رو میگیره و حاج خانم غذای پسرش رو آماده میکنه، خدا رو شکر که ازم میپرسه: واسه توام بکشم که پیش رضا ذات… حاج آقا بین حرفش میگه: نه، اون یزید به بچه اخم و تخم میکنه نمیذاره غذاش رو بخوره. حاج آقا خیلی دوست داشتنی هستی الحقش! سینی رو میده دستم و استرسم از صدای لرزیدن بشقاب داخلش مشخصه این راه پله رو که طی میکنم…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
یه دخترِ یتیم هیجده ساله که با خاله‌اش زندگی می‌کرد، شد عروسِ حاج احمد سیف، مردی که یه دنیا سرش قسم می‌خوردن ولی رضا این دختر رو نمی‌خواست! چون زنش تازه مرده بود؛ چون یه بچه‌ی یه ماهه رو دستش مونده بود ولی بهش احتیاج داشت و کمکش کرد و کم کم این دختر شد همه چیز پسر حاجیمون...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان آدمای شهر حسود
  • ژانر: عاشقانه، هیجانی
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: ماهور ابوالفتحی
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 762
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 732 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!