رمان یاس از مریم پیروند

(دیدگاه ۳ کاربر)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان یاس از مریم پیروند با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

رمان یاس، داستانی ترکیبی از تخیلات و وقایع به روز و به شمار رفته‌ی دنیای واقعیمونه. برای یاس‌ها و دخترانی که به هر دلیلی مجبورند راه سکوت رو در پیش بگیرن. یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر رازش مجبوره از پرهام پسر برادر شوهرش تمکین کنه…

خلاصه رمان یاس

صبح که از خواب بیدار شدم رفتم توی آشپزخونه، اول سرکی توی خونه کشیدم، خبری از پرهام نبود . وسایل صبحانه رو یکی یکی چیدم روی میز. دیشب تا صبح از ترس این که پرهام یه وقت نیاد توی اتاقم نخوابیده بودم. اتاقم کلید نداشت و روم نمی شد به خان جون بگم کلید اتاق رو بهم بده. مسلما پیش خودش فکر می کنه دختره اومده مزاحم من و زندگیم شده و با پا قدم نحسش بچه ام شب عروسیش مرده، حالا اون به نوه هام و بچه هام شک داره که کلید اتاقش رو می خواد تا هروقت دلش بخواد اتاقش رو قفل کنه. شک… هه ! مسخره ست اگه من

به نوه ی خان جون فقط شک کنم!! چای رو دم کردم و نونا رو از توی یخچال در آوردم و روی میز گذاشتم که کسی از پشت سرم گفت: -نون گرم و تازه گرفتم. یه لحظه جا خوردم. هنوزم این جا بود. فکر می کردم رفته ولی انگار تمام دیشب مثل من زیر این سقف خونه بوده. برنگشتم به طرفش، خودش نون ها رو لای سفره پارچه ای گذاشت. یه لیوان دیگه از توی کابینت برداشتم و برای اون روی میز گذاشتم. پرسید: خان جون هنوز بیدار نشده؟ -نه؛ -باید امروزم بری سر کارت؟ جوابش رو ندادم. دلیلی نداره مسائل شخصیم رو بهش بگم. تکرار کرد: با تو بودما.

پیچیدم و تکیه دادم به کانتر و نگاهش کردم. نگاه اونم خیره و سخت به من بود. حالت چهره اش جدی و خشک و خشن بود و توی یه نظر یه آدم متشخص و محترم جلوه می کرد. یه آدم باکلاس و بافرهنگ که زندگی منو به جوخه‌ی دار کشید. پفی کشید و آروم تر گفت: -باز که داری اینجوری نگام می کنی؟ حرفی نزدم. دستش رو به صندلی تکیه داد و بی نفس گفت: -نتونستم بگذرم. نگاهم کرد و مستقیم تو چشمام لب زد: قرارم نیست بگذرم. شقیقه هام نبض گرفتن و تنم آشکارا لرزید… بی هوا به چادرم روی ماشین لباسشویی چنگ زدم و روی سرم انداختم…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
رمان یاس، داستانی ترکیبی از تخیلات و وقایع به روز و به شمار رفته‌ی دنیای واقعیمونه. برای یاس‌ها و دخترانی که به هر دلیلی مجبورند راه سکوت رو در پیش بگیرن. یاس بعد از مرگ شوهرش بخاطر رازش مجبوره از پرهام پسر برادر شوهرش تمکین کنه...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان یاس
  • ژانر: عاشقانه
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: مریم پیروند
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 1132
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۵,۱۴۴ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!