رمان من زنده‌ام از معصومه آباد

۲۵,۴۰۰ تومان

اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمی‌توانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی. “من زنده‌ام” عنوان کتابی است نوشته معصومه آباد که به شرح خاطرات دوران چهار ساله اسارت وی از سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی در چنگال ارتش عراق می پردازد.

توضیحات

دانلود رمان من زنده‌ام از معصومه آباد با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

اسارت مفهومی است که تا اسیر نشده باشی نمی‌توانی آن را درک کنی. برای یک مرد هم مفهوم اسارت غیر قابل تصور است چه رسد به اینکه این اتفاق را از زبان یک دختر ۱۷ ساله بشنوی. “من زنده‌ام” عنوان کتابی است نوشته معصومه آباد که به شرح خاطرات دوران چهار ساله اسارت وی از سن ۱۷ تا ۲۱ سالگی در چنگال ارتش عراق می پردازد.

خلاصه رمان من زنده‌ام

کوچه سوت و کور بود از صدای دعوا و بازی بچه ها خبری نبود. هیچ بویی جز بوی باروت در کوچه به مشام نمی رسید. در خانه ی مـا هـم مثل همه ی خانه ها باز بود. به داخل خانه رفتم. می دانستم در آن ساعت آقا خانه نیست. خانه خالی و ساکت بود دو چرخه ی علی که خیلی طرفدار داشت و بچه ها سرش دعوا داشتند، بی صاحب گوشه ای افتاده بود یادداشتم را به شیشه ی ترک خورده ی اتاق چسباندم از شدت صدای انفجارها، شیشه ها یک خط در میان ترک خورده بودند سکوت

آزارم می داد. انگار سال ها بود کسی در این خانه زندگی نمی کرد. انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش من و خواهر و برادرانم در این خانه می خندیدیم غیبت مادرم که مثـل نـقـش گل بر دیوار آشپزخانه بود و هیچ وقت آشپزخانه را بی او ندیده بودم توی ذوق میزد. آشپزخانه به جای بوی دمپختک بوی ماندگی می داد. اتاق پذیرایی را خاک گرفته بود تنها قاب عکس آقا با چهره ای با ابهت همچنان به دیوارش آویزان بود. از هر طرف که به قاب نگاه می کردم چشمان آقا، همان چشم

های پرابهت مردانه بود که مرا دنبال می کرد و به من خیره شده بود. دلم برای آقا تنگ شده بود. تا کی باید منتظر میماندم تا سلمان قصه ای بسازد و من بتوانم بدون ترس و دلهره به خانه بروم. رفتم توی انبار و آخرین رشن را جمع کردم. به جای اینکه عدس هـا را به مسجد ببرم و آنجا پاک کنم روبه روی عکس آقا نشستم و مشغول پاک کردن عدس شدم. زمان آمدن آقا نبود اما یکباره آقا بالای سرم حاضر شد. هر دو از دیدن هم جا خوردیم. من از دیدن او خوشحال و هیجان زده شدم …

  • اشتراک گذاری
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: من زنده‌ام
  • ژانر: اجتماعی، تراژدی
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: معصومه آباد
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: ۲۱۹
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۳۱۵ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!