رمان مستانه از ر_اکبری

(دیدگاه ۳ کاربر)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان مستانه از ر_اکبری با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

این داستان درباره دختری پرجنب و جوش به اسم مستانه است که عقایدش با خانواده اش کاملا متفاوت بوده و همین موضوع، باعث ایراد‌ گرفتن مداوم مادر و خواهرش مهشید و تقریبا بقیه اعضای خانواده و فامیلش می‌شود. مستانه دختری است که دوست دارد آرایش کند و با مد روز به بیرون از خانه برود و این موضوع، مورد قبول اقوامش نیست. مستانه عاشق پسر عمویش به اسم انوش می‌شود که پسر با عقایدی کاملا برعکس مستانه است….

خلاصه رمان مستانه

از شنا که آمدم، خاله نرگس و مادرجون خانه مان بودند، مایو و حـوله ام را داخل حیاط گذاشتم و وارد شدم – سلام بر همگی. صدایم آنقدر رسا بود که همه به جهت من نگاه کنند. با خاله نرگس روبوسی کردم و بعد به سمت مادرجون رفتم، با اکراه مرا بوسید و دقیق به صورتم خیره شده مقتعه ام را درآوردم و گوشه ای پرتاب کردم مادر و مهشید مقابل مادرجون نشسته بودند، به خاله نگاهی انداختم و گفتم: خاله نرگس چه عجب!خندید و حرفی نزد محجوب و آرام مثل هر زمان دیگری، نمی دانم چرا دریای از آرامش

او را نداشتم و نه حتی فرمای از وقار او را خاله نرگس کوچکترین فرزند مادرجون بود و بعد از چند سال هنوز هم صاحب فرزند نشده بود هنوز نگاهم به خاله نرگس بود که صدای مادرجون قاطعانه در فضا پیچید -این چه قیافه ایه دختر؟ تو این طوری اومدی خونه؟ چشه مادر جون؟ مادرجون عادت داشت، آن قدر قاطع و آمـرانـه حرف می زد که همه کوچک و بزرگ از او حساب می بردند، حتی پدرم، زن باصلابتی بود، اما من تنها احترام او را نگه می داشتم و پس باز ادامه داد: خجالت آوره! _مگه چه طوریم مادر جون؟

اشاره ای به موهایم کرد و گفت: این مو یه دختره دم بخت؟ این ابروهای یه دختر حسابیه؟ مگه تو چند سالته که از این غلطا می کنی؟ تکیه دادم و خونسرد به تک تک افراد حاضر در پذیرایی خیره شدم وقتی سکوتم طولانی شد، مادرجون که انگار ولکن نبود باز ادامه داد: په چرا حرف نمی زنی؟ خوب چی بگم؟ دستش را در هوا تکان داد و گفت: از این که نوه ی منی احساس خجالت می کنم… حرصم درآمد و بلند گفتم: خوب یکی از کارهای زشتم رو بگید، ژل زدن جرمه؟ کوتاه بودن مو گناهه!؟ من دوست دارم این مدلی بگردم…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
این داستان درباره دختری پرجنب و جوش به اسم مستانه است که عقایدش با خانواده اش کاملا متفاوت بوده و همین موضوع، باعث ایراد‌ گرفتن مداوم مادر و خواهرش مهشید و تقریبا بقیه اعضای خانواده و فامیلش می‌شود. مستانه دختری است که دوست دارد آرایش کند و با مد روز به بیرون از خانه برود و این موضوع، مورد قبول اقوامش نیست. مستانه عاشق پسر عمویش به اسم انوش می‌شود که پسر با عقایدی کاملا برعکس مستانه است....
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان مستانه
  • ژانر: عاشقانه
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: ر_اکبری
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 731
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۲,۳۴۹ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!