رمان مجمع الناز از راضیه درویش زاده

(دیدگاه ۳ کاربر)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان مجمع الناز از راضیه درویش زاده با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

ارغوان زنی جوان که به تازگی همسرش رو از دست داده، با پسر کوچکش و مادرش زندگی میکنه… که درگیر رسم غلط ازدواج خانوادگی با برادر شوهرش میشه و…

خلاصه رمان مجمع الناز

“شاهرخ” با عصبانیت ضربه ی محکمی روی میز زدم و از پشت میز بلند شدم، با قدم های محکم و بلند از اتاق بیرون اومدم. تند تند از پله ها پایین رفتم و با لحنی آمیخته با حرص و عصبانیت داد زدم: -مهتاج ؛ مهتاج . مهتاج در حالی که سراسیمه از اتاق بیرون می اومد سعی داشت روسری ساتن مشکیش رو سر کنه: ها چی شده؟ اتفاقی افتاده؟ بدون این که ولوم صدام رو پایین بیارم گفتم: -دیگه چی می خوای بشه؟ اون شوهر بی شرفت دوباره گه اضافی خورده. اخم هاش رو تو هم کرد. -شاهرخ درست صحبت کن. غلظت اخم های روی پیشونیم بیشتر شد . من هر جوری که دلم بخواد صحبت می کنم،

الخصوص که مخاطب حرف هام اون شوهر بی همه چیزت باشه. -شاهرخ؟ دادی که زد بد روی اعصابم رفت بی هوا با پشت دست محکم به گلدون کنار دستم زدم که صدای شکستنش همزمان شد با جیغ مهتاج و عقب رفتنش. با نگاهی به خون نشسته به چشم های گشاد شده از ترسش چشم دوختم. با صدای که از خشم می لرزید گفتم: به اون بی هم چیز بگو دست از این کارا برداره وگرنه یک بلایی سرش میارم که خودش دمش رو بزاره روی کولش و گورش رو از اینجا گم کنه. با غیض زیر تکیه شکسته های گلدون زدم و از مقابل نگاه ترس آلود مهتاج گذشتم. پام روی پله ی اول نشسته بود که گفت: دیروز

رفتم خونه ارغوان. یکم فکر کردم تا تونستم ارغوان رو با یاد بیارم، به سمتش چرخیدم و بی خیال گفتم: -خب؟ نیم رخش به سمتم بود و نگاهش به رو به رو. -خودش نبود با مادرش صحبت کردم. دست هام رو تو جیب شلوارم بردم و به دیوار پشت سرم تکیه زدم، می دونستم می خواد در مورد چی صحبت کنه برای همین خیلی کنجکاو نبودم. کامل برگشت. -میدونی چی میخوام بگم. چشم هام رو به معنی مثبت باز و بسته کردم. -پس حرفی نمی مونه. خواست بره سمته اتاقش که صداش زدم: -مهتاج؟ با حرص برگشت و پا به زمین کوبید. -محض رضای خدا یک بار هم که شده بگو مامان…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
ارغوان زنی جوان که به تازگی همسرش رو از دست داده، با پسر کوچکش و مادرش زندگی میکنه... که درگیر رسم غلط ازدواج خانوادگی با برادر شوهرش میشه و…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان مجمع الن
  • ژانر: عاشقانه، ازدواج اجباری
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: راضیه درویش زاده
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 1820
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۶۳۵ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!