رویا پس از هشت ماه رابطهی عاشقانه، به طور ناگهانی متوجه میشود که مردی که به او دل بسته، متاهل است. پس از این کشف، همسر مرد به او تهمتهای زیادی میزند و رویا درگیر اتفاقات ناخواسته و عجیبی میشود. در این میان، همه از او فاصله میگیرند، به جز مردی که به طور غیرمنتظرهای وارد زندگیاش میشود. این مرد، ...
خسته از سرپا ایستادن طولانی مدت، قوطیهای کنسرو لوبیایی که یکی پس از دیگری میرسند را برمیدارد و داخل جعبه میچیند. این کار یکنواختی است که مجبور است هر روز از ساعت هفت و نیم صبح تا چهار عصر انجام دهد! بازدمش را خسته و کلافه بیرون میفرستد. منصوره خانم نگاهی به او میاندازد و لبخندی که بیشباهت به پوزخند ...
لی لی، دختری که در دنیایی پر از چالشها و مشکلات زندگی میکند. مادری مستبد و خاطراتی دردناک، همه اینها باعث شده تا او به سمت خود کوچکتر بینی پیش برود. او از هر چیزی که مربوط به خودش است، ناراضی است. اما آیا آشنایی با مردی کامل و همه چیز تمام میتواند به او کمک کند تا کمتر در ...
در مورد زنجیرهی ماجراها و تغییر سرنوشت افرادی است که در آن حضور دارند. سحر، اولین زنجیرهی ماجرا، با خودکشیاش، اتفاقاتی را به راه میاندازد که تاثیر گذاری بر زندگی افراد دارد. امین، هستی، فرزان، حامی و نیکی نیز در طول داستان، زنجیرههای بعدی را تشکیل میدهند. این داستان تنها هدفش لحظهای فکر کردن به تصمیمی است که در ...
دو فرد با تفاوتهای بسیار، مردی قاتل بیرحم که برای له کردن دیگران عنان از کف نمیدهد، اما به طرز عجیبی سیرت زیبا و اغواگری دارد. از سوی دیگر، دختری باهوش و نخبه، تکدختر سردار بزرگی که نام و نشانش لرزه بر تیره کمر دشمنان انداخته، جذبهاش روی دخترکش است. در مسیری که به هم رسیدهاند، به جای شلیک تیرهایشان ...
آقاسید مردی مذهبی و جدی، با مرام و اهل زورخونه بود. همه به او “اقا سید” میگفتند و این عنوان به او قسم میخورد. او به خودش قول داده بود که دورِ عشق و عاشقی را خط بکشد و فقط پشتِ زنی باشد که برای مدتی همخونهاش شود.یک روز، آقاسید به محلی رسید که زنی به نام مریم خانم زندگی ...
دنیا، دختری با ضریب هوشی بالا، در کودکی بسیار فعال بوده و به آسایشگاه روانی فرستاده میشود. اما دنیا معمولی نیست؛ او توانایی تدریس در دانشگاه را در سن ۱۹ سالگی کسب میکند. در این مسیر، او با سامیار معتمدی، پسری مغرور و جذاب، آشنا میشود. سامیار پسر جذابی است و به هیچ دختری محل نمیدهد. اما دنیا فکر میکند ...
در داستان “وسوسه ام کن” اثر مریم عباسقلی، کامیار، مردی با وسواسهای خودش، در شب زندگیاش با تردیدها و تضادها مواجه میشود.دخترعمویش، کیمیا، هیچ علاقهای به او ندارد، اما در عین حال، کامیار سعی در وقف دادن خودش با شرایط و کیمیا دارد. اتفاقی در درون او رخ میدهد که همهچیز را متوقف میکند. آیا این اتفاق میتواند باعث شود ...
امیر حافظ، مردی پر نفوذ و قدرتمند، با مشکلات خانوادگی روبرو میشود. همسرش، نیکی، تصمیم به طلاق گرفته و دارند یک فرزند یک ساله دارند. اما حافظ به نیکی اجازه نمیدهد که بچهش را ببیند مگر این که هر بار…
دانلود رمان رخنه از نگار رازقندی رایگان (انلاین ...
ارمغان، تکنسین اتاق عمل، به طور مرموزی از یک دختر خانواده دوست و برونگرا به دختر درونگرا و بازیگری که روابط باز با مردها دارد، تبدیل میشود. این داستان با وقوع یک تصادف در بیمارستان آغاز میشود. ارمغان توجه این بیمار تصادفی را جلب میکند و پس از چند روز، او را در کنار خیابان میبیند و با استفاده ...
با وقوع یک حادثه به سمت تغییرات بیشتری در زندگیاش میرود. این داستان پر از تنشها، رازها و تصمیمگیریهای پیچیده است. اما در مورد افرا، آیا او پایانی شیرین خواهد داشت یا نه، باید به توالی اتفاقات داستان دقت کنیم در مورد دوستی که از پشت به افرا خنجر بزند، این بستگی به جهت داستان دارد. آیا این دوست از ...
سهیل مردی، صاحب هتل ستاره، با دیدن زویا، دختری زیبا و کم سن و سالی که تازه از فرانسه برگشته و در هتل اقامت دارد، خود را به او نزدیک میکند. در یک شب مست و مدهوش، زندگی زویا را چنان دچار تغییر و تحول میکند که زویا مجبور میشود…این داستان عاشقانه، با تناقضها و احساسات پیچیده، ما را به ...
“شاه آیهان” مردی است که به واسطهی گذشتهاش تبدیل به فردی شده است که برای قدرت و ثروت هر چیزی را فدای کرده تا به عنوان یک شخص مشهور و موفق شناخته شود. او به حدی معروف شده است که همه به او لقب “شاه” میدهند. اما نواز، دوست دختر سابق او، به واسطهی گذشتهی مشترکشان، از او سوءاستفاده میکند ...
پدرم با صدای بلند گفت: “حق نداری تنها از خونه بری بیرون. دایان به عنوان راننده و بادیگارت اینجاست و تو نباید مخالفت کنی. هر جا میری و میای باید با دایان باشی، فهمیدی؟”دلم میخواست فریاد بزنم: “خسته شدم از این زندگی که همیشه باید یکی دنبالم باشه.” باید کاری میکردم که دایان خودش از کارش استعفا بده.سکوت کردم و ...