رمان سیانور از اسما چنگایی

۵۰,۰۰۰ تومان

توضیحات

دانلود رمان سیانور از اسما چنگایی با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان ما داستان دخترایی بود که به ناحق بهشون تجاوز شد یکی برای نفرت پدرش و دیگری غیرت دروغین دوست پسرش الهه بخاطره نفرته پدرش تن داد به این خفت و با بیرحمی و زور پا به دنیایی گذاشت که براش زود بود و حتب شاید درک درستی از اون نداشت باردار شد اما کودکانش رو ازش گرفتند عاشق شد اما فردای ازدواجش معشوقش را ب خاک سپرد… و اما شادی دختری که نشاط اور بود برای همه ناخواسته تن داد به رابطه ای از سرِ مستی رابطه ای با یک نامرد عاشق شد اما امان از روزگار که بازی میکند با دختری 17ساله مردش فهمید فرشته اش زن شده و به او ننگ خرابی زد.

خلاصه رمان سیانور

خاطره ای موذی در ذهنش پررنگ می شد. چشم بست و اجازه ی جولان به او را داد. حالا می توانست حرکت دست محراب را روی گونه اش حس کند که آرام تا لب هایش پایین می آمد و باز به سمت چشمانش بر می گشت. تنش که هیچ، تمام روح دردناکش هم لرزید.خیلی وقت پیش به انتهای زندگی بدون او رسیده بود و حالا یکباربرای همیشه کار را تمام می کرد. دردی را که سال ها به جانش افتاده بود تمام می کرد و اگر خدایی باشد، گوشه ی دنج و خلوتی برایش، کنج جهنم خالی خواهد گذاشت قطعا! مثل همان جهنمی که در دنیا برایش ساخته بود! دسته ی چمدانش را گرفت و آن را دنبال خود کشید. به جمعیتی که بی صبرانه منتظر مسافر خود بودند، نگاه کرد.

لبخند محزونی روی لبش نشست. حسی در قلبش شروع به تپیدن کرد؛ کسی منتظر او نبود. اصلا یادش نمی آمد دقیقا کی و کجای زندگی اش کسی را چشم انتظار خود دیده است، جز پیرزنی مریض و درمانده که تنها نقش او در زندگی، دعا هایش بود. دعایی که نمی دانست چرا هیچوقت به عرش خدا نمی رسند.از محیط خنک فرودگاه بیرون رفت. هوای گرم تابستان او را در آغوش گرفت. لحظه ای ایستاد و اطرافش را دید زد. بعد از هشت ماه برگشته بود. هشت ماه سخت و وحشتناک در کشوری که از اساس با آن بیگانه بود.فکر می کرد شاید ارسلان، به پاس جان فشانی های بی دریغش در آن سر دنیا، کسی را دنبال او فرستاده که تا خانه همراهی اش کند!

بی اراده به فکر خودش پوزخند زد و متاسف سر تکان داد. او برای ارسلان هیچ چیز نبود، جز مهره ای که باید حرکات از پیش تعیین شده اش را انجام می داد. علایق او هم هیچ تاثیری در این کار نداشت. اصلا محکوم شده بود برای اطاعت از دستورهای مردی مریض، که گاهی عجیب خطرناک می شد. صدای مسافر کش هایی که حریصانه دنبال مسافر می گشتند، در گوشش زنگ می زد. حوصله ی مترو یا اتوبوس نداشت، ترجیح می داد این یکبار را ولخرجی کند، کمی از درآمد این هشت ماهش را خرج ماشین دربست تا خانه بکند! فرق چندانی هم نداشت. او که دیگر ترفیع گرفته بود و از این پول ها زیاد دستش می آمد!روی صندلی تاکسی زرد جا خوش کرد و به تصویر شهر نگاه کرد.

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب

داستان ما داستان دخترایی بود که به ناحق بهشون تجاوز شد یکی برای نفرت پدرش و دیگری غیرت دروغین دوست پسرش الهه بخاطره نفرته پدرش تن داد به این خفت و با بیرحمی و زور پا به دنیایی گذاشت که براش زود بود و حتب شاید درک درستی از اون نداشت باردار شد اما کودکانش رو ازش گرفتند عاشق شد اما فردای ازدواجش معشوقش را ب خاک سپرد... و اما شادی دختری که نشاط اور بود برای همه ناخواسته تن داد به رابطه ای از سرِ مستی رابطه ای با یک نامرد عاشق شد اما امان از روزگار که بازی میکند با دختری 17ساله مردش فهمید فرشته اش زن شده و به او ننگ خرابی زد.

مشخصات کتاب
  • نام کتاب: سیانور
  • ژانر: عاشقانه، غمگین، بر‌اساس‌ واقعیت
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: اسما چنگایی
  • ویراستار: به بوک
  • تعداد صفحات: 1460
  • حجم: 7 مگابایت
  • منبع تایپ: به بوک
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 32 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!