رمان به وقت پاییز از آذین بانو

(3 بررسی مشتری)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان به وقت پاییز از آذین بانو با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

من پاییز دختری که توی 18 سالگی مادرم رو از دست دادم و تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم اما اون موقع وضع مالیم برای عملی کردن تصمیم خوب نبود ولی به لطف بابا و حمایت مالیش موفق شدم. البته ازدواج زود هنگام بابا بعد از مرگ مادرم با نازنین دختری هم سن و سال خودم‌ توی تحقق این تصمیم بی تاثیر نبود. و حالا من دختری که بعد از چندین سال سختی به یکی از بهترین وکیل‌های این شهر تبدیل شدم و زندگیم رنگ و بوی آرامش گرفته بود ولی با اومدن مهراد…

خلاصه رمان به وقت پاییز

سعی کردم کمی معطل کنم تا از ماشین پیاده شوند و زودتر از من بروند؛ اما آنقدر آرام و سلانه سلانه پیاده شدند که از منتظر شدنم پشیمان گشتم! خودم را سر گرم جمع و جور کردن وسایل داخل ماشین کردم؛ اما فایده ای نداشت؛ وسیله خاصی داخل ماشینم نبود! نمی توانستم بیش از آن معطل کنم؛ آن دو هم انگار قصد رفتن نداشتن! ایستاده بودن و پچ پچ می کردن! هر چند دوست نداشتم با بهادر رو به رو شوم؛ اما چاره ای نبود؛ بالاخره که این اتفاق می افتاد. پیاده شدم و قفل ماشینم را زدم.

زیر لب سلام آرامی گفتم؛ سبد گل را روی کاپوت ماشین گذاشتم تا کیفم را روی شانه ام مرتب کنم. بهادر کلیدی به دست دختر شیک پوش داد و گفت: -زودتر در رو باز کن؛ حوصله پشت در منتظر موندن رو ندارم . دختر با عشوه چشمک مضحکی زد و گفت: -باشه عشقم؛ می دونم کم حوصله ای و عجول. داشت چه چیزی را به رخ من می کشید دقیقا؟! رابطه صمیمی اش با بهادر را یا کم طاقتی اش! یا مهمان یک شبه بودن در خانه بهادر را؟ کدامیک را دقیقاً؟! بی تفاوت وسایلم را جمع نمودم و به طرف پله ها رفتم.

دخترک به سمت آسانسور رفته بود و ترجیح دادم تا حد ممکن رفتنم را طولانی کنم تا یک موقع جلوی در با آن ها رو به رو نشوم. بهادر درست ورودی پله ها ایستاده بود؛ خواستم از کنارش رد شوم که صداش متوقفم کرد -ساعت نه و نیم شب؛ دسته گل به دست میان جلوی خونه! همون موکل صبحی بود درسته؟ جدیداً موکل ها اینجوری تشکر می کنن از وکیل ها؟! خواستم از کنارش رد شوم که بازویم را گرفت؛ به اندازه ای که باعث شد متوقف شوم؛ چندان مقید به محرم و نامحرم نبودم ولی…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
من پاییز دختری که توی 18 سالگی مادرم رو از دست دادم و تصمیم گرفتم تنها زندگی کنم اما اون موقع وضع مالیم برای عملی کردن تصمیم خوب نبود ولی به لطف بابا و حمایت مالیش موفق شدم. البته ازدواج زود هنگام بابا بعد از مرگ مادرم با نازنین دختری هم سن و سال خودم‌ توی تحقق این تصمیم بی تاثیر نبود. و حالا من دختری که بعد از چندین سال سختی به یکی از بهترین وکیل‌های این شهر تبدیل شدم و زندگیم رنگ و بوی آرامش گرفته بود ولی با اومدن مهراد...
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان به وقت پاییز
  • ژانر: #عاشقانه
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: آذین بانو
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 1149
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 1,019 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!