نامشروع روایت زندگی جانان است . جانـانی که در مهمانی یکی از دوستانش توسط فردی ناشناس مورد تجاوز قرار می گیرد و این در حالیست که فقط چند هفته به عروسیش مانده است . زمانی همه چیز خراب می شود که متوجه بارداریش می شـود و این تازه اغاز ماجراست ...
...
روشنا با گذشته ایی پر از ابهام و دلی شکسته بعد از پایان تحصیل به خانه برگشته در حالیکه هنوز خاطرات هفت سال پیش را در دل زنده نگه داشته است، برای کار در آموزشگاهی که استادش معرفی کرده به آنجا میرود و ...
دانلود رمان همین گوشه از ...
در شبی که باران همزمان متوجه خیانت خواهر و نامزدش و همچنین بالا کشیدن داراییشان توسط دشمنی مجهول مـی شود ، توسط نامزدش، سعید به او داروی مخدر تزریق می شود! او که در گریز از سعید است حینی که هوشیاری اش تحلیل می رود کسی را زیر می گیرد و با تهدید های سعید بنا بر لو دادنش به ...
پناه دختر یکى از ثروتمـندترین مردان شهر بخاطر ورشـکستگى پدرش مجبور به ازدواج با شـریک پدرش مى شه. پناه ناراضـى و آقاى خودشیـفته چطور مى تونن از پس هم بر بیان. عاشقانه اى گیرا و بکر که در هیچ جا پیدا نمـى کنید.
دانلود رمان پناه pdf مریم بوذری ...
ماهور با وجـود اینکه میدانسـت جاوید بیماری لاعلاج دارد تن به وصلت با اورا داد و حالا درست شب عقدش جاوید چشم به این دنیا بست! اکنون به رسم قدیمـی خاندان حاجی باید زن یکی از پسـران او شود هایکا که خود نامزد دارد، یا سبحانی که خود دل در گروه عشق ماهور دارد...
...
ناریا دخترکی کم شنوا با دستانی هـنرمند برگ گل لطیفی از باغ دلربای زیبـایی ها دختری به سادگی و دلنوازی اوراق شعر و سرسختی سنگ صبور! مهربانی پر متانت که پشت پا خورده و زخم دیـده ی خواهر دوقلوی بی رحم خودش بود که از شباهت بی اندازه ایی که به او داشت سوء استفاده کرد و با حیله گری ...
عماد بوکسور معروف ، خشن و آزادی که به هیچـی بند نیست با وجود چهل میلیون فالوور و میلیون ها دلار ثـروت همیشه عصبی و ناارومِ، بخاطر گذشته عجیـبی که داشته خشونت وجودش غیرقـابل کنترله انقد عصبی و خشن که همه مدیر برنامه هاش سر یه هفته فرار می کنن و خودشونو گموگور می کنن تا وقتی که پای سراب ...
هانیه دختر خوب پدر بود؛ تنها دختر پـدرش که سر و گوشش نمی جـنبید و برعکـس دو تا خواهر دیگرش؛ دنبال یللی تللی نبود.، خواهــرای دو قلوی او مهرنوش و میـنا هر دو برای تحصیل به کالج هند رفتند، زمانیکه این دوخـواهر پرواز کردند و رفتند والدین هانیه چشمشون ترسید و تا هانیه به خودش آمد شـد همسر آرمان ...
حـکایت دخـتری شکننده و آروم است که گردونه روزگار چنان بر این دختر میتازد که به اشتباه تاوان بی آبرویی کسی دیگر را از او میگیـرند و ناچار میشود با جنینی در شکم، بدنبال پدر بچه اش برود پـدری که خود نوعروسی در خانه دارد ...
دانلود رمان در ...
خسته از تداوم مرور از دست داده هایم، در تلاطم وهم انگیز روزگار، در بازی های عجیب زندگی و مابین اتفاقاتی که بر سرم آوار شدند، می جنگم! در برابر روزگاری که مهره هایش را بی رحمانه علیه ام چید... از سختی هایش جوانه میزنم و !از عشق قدرت سالوادرو داستان دختریست که به فاصلهی یک روز از میان ...
آرام دخـتری برامده از بطن تاریخ، تاریخـی که کودکانه زیادی را از سر فقر و بی پولی به کام مرگ کشـانیده ! آرام برای فرار از دست پدر معتاد و رفقای او مجبور میشود در ده سالگی به کمک مادرش از روستای خود بگریزد، سرنوشت او را سر راه خـانواده ای قرار میدهد که ...
...
تهتغاریم... پسری که از بین همهی پسرای من تابو شکسته و داره تکتک خط قرمزهای مادرشو رد میکنه. پسری به اسم نامدار… که شغل پرحاشیهش، این روزها تنها دغدغهی اونه. نامدارِ من، ماساژدرمانگره و چون کاربلد و زبر و زرنگه، بهش میگن معجزهگر.حالا چرا گفتم خط قرمز؟! چون گاهی مجبوره خلاف میلش، کارهایی رو انجام بده که با هدف اصلیش، ...
با وجود مخـالفت های زیاد، مادرِ جـیران تصمیم به ازدواج با صاحبکار خود یاشار میگیرد؛ اما درست ده دقیقه بعد از عقد در جشن عروسی اش و درست جلوی چشمان جیران خودکشی میکند! با ورود امیر بهادر پرده از رازهای گذشته برداشته و جیران متوجه میشود که ازدواج مادرش با یاـشار، یک تله بـرای گیر افتادن خـودش است، رازهایـی که ...
همه چیز از آن شب مرموز و ترسـناک شروع شد، از یک عشق قدیمی تا تباه کردن ثمره آن عشق! آتـشی که به پا شد و قتلعامی دردنـاک، پروایی که از دل مهر و محـبت به قعر جهـنم سرد و بیروح فرو آمد و مـردی که مردانه ایسـتاد پای عزت او، تقابل نفرت و عواطف میان انبوه دشمنان قسمخورده و ...