محراب، دردانهی حاج باباجان، همیشه نمازش به موقع است و ذکر تسبیحش همیشه پا بر جا. اما امان از روزی که چشم حاج بابا را دور میبیند؛ آن وقت است که میشود پایهی مهمانیهای ، میشود یک دخترباز قهار و گاهی هم میشود یک نجاستخورِ بیعار. تضاد در محراب بیش از حد نمایان است.از طرفی دیگر، مطهره را داریم؛ دختری…
...
ویدا فرخ، دانشجوی ۲۵ ساله پرستاری، زندگی آرامی دارد و در حال آماده شدن برای ازدواج است. اما ناگهان، خواهر دوقلویش دیبا مرتکب اشتباهی میشود که زندگی ویدا را به هم میریزد. ویدا مجبور میشود همه چیز را کنار بگذارد و تاوان اشتباه خواهرش را بدهد.
دانلود رمان آقا ...
دختر پرستاری که درگیر یک مرد خلافکار میشود، مجبور میشود او را از بیمارستان بیرون ببرد. اما مرد خلافکار به این سادگیها دست از سر او برنمیدارد و او را با خود به قرارگاهشان میبرد. در این میان، دختر پرستار باید با ترسها و چالشهای جدیدی روبرو شود و راهی برای نجات خود پیدا کند.
...
ترمه از خانواده و طایفهای که تصمیم به قتل او گرفته بودند، فرار میکند. سالها بعد، در حالی که همه او را مرده میپندارند، با هویتی جدید و چهرهای ناشناس به شهر زادگاهش بازمیگردد تا نام خود را از تهمتها پاک کند. اما در بدو ورودش، با خواستگاری تکپسر حاجفتاح زرمهر مواجه میشود؛ مردی که در گذشته یکی از داوطلبان ...
بعضی ها معتقدند که ما درزندگی حق انتخاب داریم...اما من میگویم گاهی سرنوشت خوزش میبرد و می دوزد. ساغر دختر زیبای سرهنگ حاتمی،خسته از محدودیتهای زندگی خودش است که به خاطر شغل و موقعیت پدرش برای او رقم خورده وهمیشه به دنبال راهی بودتااز ان محدودیت ها فرارکند... همه چیز ریتم خسته کننده ی خود را در زندگی او داشت ...
آیه، دختری شیطون و پرانرژی، پس از ازدواج مادرش به خانه پدربزرگش میرود. در آنجا، دو پسرعمو نیز زندگی میکنند. یکی از پسرعموها طلبهای سفت و سخت است! آیه با شیطنتهایش حسابی این پسرعمو را اذیت میکند. اما به خاطر حفظ آبروی خانوادگی، مجبور به ازدواج با پسرعموی طلبهاش میشود و پس از آن، اتفاقات مهیج و غیرمنتظرهای رخ میدهد…!
...
داستان "شاه بیت" درباره دختری به نام غزل است که در یک خانواده پرجمعیت و سنتی زندگی میکند. خانوادهای که پر از حس خوب و حمایت است. غزل روانشناسی خوانده، اما مدتهاست که در زندگی با همسرش به مشکل خورده است. او سعی میکند این مشکل را بدون اطلاع خانوادهاش حل کند تا زندگی مشترکش آسیب نبیند، اما تمام تلاشهایش ...
بهار، دختری که پس از فوت پدرش و شرایط مالی بد خانواده، در رشته پرستاری دانشگاه تهران قبول میشود. به اصرار مادرش، به جای کار کردن به تهران میآید. چون دیر اقدام کرده بود، خوابگاه گیرش نمیآید و مادرش پیشنهاد میدهد که به خانه دختر خالهاش برود. دختر خاله بهار، دندانپزشکی پولدار ...
...
مارال و پسر عمویش، که از کودکی عاشق یکدیگر بودند، قول و قرار ازدواج گذاشته بودند. اما حسادت و دخالت دیگران مانع از رسیدن آنها به هم شد. مارال که تنها و بیپناه بود، به اجبار خانواده با مردی افغان ازدواج کرد و به زور از ایران رفت. در کشور غریب، مارال با سختیهای زیادی مواجه شد و زندگی ...