رمان آوارگان عشق از نسترن قره داغی

(3 بررسی مشتری)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان آوارگان عشق از نسترن قره داغی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

یه مدیر! شر و شیطون و پایه… یه معاون! آروم و مظلوم و ساده… یه دبیرستان پسرونه و کلی خراب کاری، اما بعد از اومدن خانم معاون مستبد و سخت گیری هاش… همه چی به این جا ختم نمی‌شه تازه داستان از اون جایی شروع میشه که خانم ادیب بد عنق و دیکتاتور، برای آدم کردن پسرا یه اردو راهیان نور ترتیب میده ولی اونجا خودش و آقایون مدیر معاون به طور خیلی اتفاقی وسط میدون جنگ گم می‌شند و…

خلاصه رمان آوارگان عشق

از صندلی جدا شدم و یه نگاه به کوچه ها انداختم و با دیدن کوچه جدیدمون سریع داد زدم: آقا نگه دار! مرد راننده با داد ناگهانی که من کشیدم محکم روی ترمز زد و ترسیده به سمتم برگشت؛ خیره نگاهم کرد و متعجب گفت: چی شده خانم؟ اتفاقی افتاده؟ سعی کردم به روی خودم نیارم که زهرش رو ترکوندم و با آرامش دستم رو داخل کیفم بردم و پول کرایه رو برداشتم، به سمتش گرفتم و قبل از اینکه چیزی بگه با گفتن «همین جا پیاده میشم» از ماشین پیاده شدم و به حسابی در رفتم. بدون نیم نگاهی به پشتم با

عجله و تند تند به سمت خونه می رفتم که نمیدونم چی شد، پاشنه کفشم توی جوب باریک وسط کوچه گیر کرد و از پام در اومد و خودم هم تلو تلو خوران به جلو پرت شدم و با ماشین روبه روم محکم برخورد کردم. با درد از سپر ماشین فاصله گرفتم و حرصی و عصبی به پاهام نگاه کردم که یه لنگه با کفش بود و یه لنگه بی کفش. با ترس و استرس از اینکه کسی دیده باشه سرم رو بلند کردم که با یه جفت چشم قهوه ای روبه رو شدم. تمام وجودم پر از حرص و خجالت شد و خواستم از جام بلند شم که درد بدی

تو مچ پام پیچید و ناخودآگاه دهن من و واسه داد کشیدن باز کرد. با صدای داد خفه من، شخص روبه روم از شوک خارج شد و خواست به طرف قدم برداره که دستم رو بالا آوردم و عصبی داد زدم: سمت من نمیای ها! ترسیده تو جاش ایستاد و اومد برگرده سرجاش که دوباره داد زدم: کجا؟ مگه نمیبینی اینجا افتادم نمیتونم پاشم؟ منگ و سر در گم خواست دوباره به سمت بیاد که باز داد زدم: نیا! به من نزدیک نشو! تو جاش ایستاد و دست هاش رو بالا برد که به کفش از پا در اومدم اشاره کردم و گفتم…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
یه مدیر! شر و شیطون و پایه… یه معاون! آروم و مظلوم و ساده… یه دبیرستان پسرونه و کلی خراب کاری، اما بعد از اومدن خانم معاون مستبد و سخت گیری هاش… همه چی به این جا ختم نمی‌شه تازه داستان از اون جایی شروع میشه که خانم ادیب بد عنق و دیکتاتور، برای آدم کردن پسرا یه اردو راهیان نور ترتیب میده ولی اونجا خودش و آقایون مدیر معاون به طور خیلی اتفاقی وسط میدون جنگ گم می‌شند و…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان آوارگان عشق
  • ژانر: عاشقانه، طنز
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: نسترن قره داغی
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 442
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 2,055 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!