رمان الماس از شراره (shaloliz)

(3 بررسی مشتری)

۲۳,۷۰۰ تومان

توضیحات

دانلود رمان الماس از شراره (shaloliz) با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو داریم که کاش ما جای اون بودیم…همیشه فکر می‌کنیم بی‌غم ترین آدمای روی زمین هستند… هیچوقت نمی‌فهمیم شاید اونا هم یه دردهایی دارن… هیچوقت نمی‌فهمیم شاید اونا هم نیاز به یه تکیه گاه دارند… هیچوقت نمی‌فهمیم اونا هم دلی دارن…دلی شکننده تر از آینه…

خلاصه رمان الماس

چشمهامو به زور باز کردم. اما سرم تیر کشید و باز چشمهامو بستم. کف دستمو گذاشتم روی چشمم و فشار دادم. چه سر درد بدی داشتم. رویا: بالاخره بیدار شدی؟ فهمیدم که همین نزدیکی هاست. حدس زدم روی تختش نشسته. من: وای رویا سرم داره می ترکه. رویا با غیض گفت: حقته. اینقدر اون زهرماری رو خوردی که اینجوری شدی. دیشب اگه به موقع نرسیده بودم معلوم نبود الان توی کجا بودی. به زور بلند شدم سر جام نشستم و نگاهش کردم.

رویا: چرا اینجوری نگاه میکنی؟ مگه دروغ میگم؟ یه آدم اسکل دیدی جوگیر شدی. خوب شد که من زود فهمیدم و اومدم پیدات کردم. وگرنه الان خاک تو سرت شده بود. دختره نفهم. صورتم رو جمع کردم و بی حوصله گفتم: اااااه، رویا خفه شو لطفا. سرم داره می ترکه. ما اومدیم اینجا که باهم باشیم و خوش بگذرونیم. نه اینکه جناب عالی مثل پیرزنا همش غر بزنی. مگه چیه؟ حالا اگه اتفاقیم می افتاد مگه چی میشد؟ رویا عصبی از جاش بلند شد و با حرص گفت: یه ذره عقل تو اون سرت نیست.

بدو برو با آب سرد دوش بگیر تا نزدم یه بلایی سرت نیاوردم. حرف حالیت نیست دیگه. اگه می فهمیدی خیلی خوب بود. بعد انگار با خودش حرف می زنه گفت: نمیشه یه حرفی بهش بزنی. به خانم بر می خوره. به زور از جام بلند شدم. همینجور که دستم روی سرم بود رفتم سمت سرویس بهداشتی. لباسمو در آوردم و رفتم زیر دوش آب سرد. لرزه به تنم افتاد. از حمام که اومدم بیرون حالم بهتر شده بود. رویا غذا سفارش داده بود و روی میز بود. خودشم با اخم نشسته بود و زیر لب فحش می داد…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
دختری از جنس شیشه، اما به ظاهر چون کوه…دختری با قلبی شکننده و کوچک، اما به ظاهر چون آسمانی پهناور…دختری با گذشته‌ای پر از مهتاب تنهایی، اما با ظاهر سرشار از آفتاب روشنایی…الماس سرگذشت یه دختره، از اون دسته‌ای که اغلب با کمترین توجه از کنارشون رد می‌شیم، از اون دسته‌ای که همه آرزو داریم که کاش ما جای اون بودیم…همیشه فکر می‌کنیم بی‌غم ترین آدمای روی زمین هستند… هیچوقت نمی‌فهمیم شاید اونا هم یه دردهایی دارن… هیچوقت نمی‌فهمیم شاید اونا هم نیاز به یه تکیه گاه دارند… هیچوقت نمی‌فهمیم اونا هم دلی دارن…دلی شکننده تر از آینه…
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان الماس
  • ژانر: #عاشقانه #اجتماعی #طنز
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: شراره (shaloliz)
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 703
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 1,233 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
دیگر آثار
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!