رمان شعله های آتش از شیوا الماسی

(3 بررسی مشتری)

رایگان

توضیحات

دانلود رمان شعله های آتش از شیوا الماسی با فرمت‌ های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

چشمانت راز آتش بود. در التهاب قلب ویران شده ام و لبانت چون دشنه ای سوزان که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود! و آنقدر با آتش دوست داشتن و عطر تنت زندگی کرده ام که همه چیز را از یاد برده ام جز تو و حالا دیگر هراسی ندارم از این همه سوختن از این همه زخم و خاکسترِ خاطراتی که از من و تو به جای خواهد ماند….

خلاصه رمان شعله های آتش

با برخورد در خودکاری به پیشانی‌ام، آخی زیر لب گفته و با نگاه دنبال کسی هستم که این را پرتاب کرده؛ با دیدن چهره خشمگین هیراد، با صدای بلند می‌خندم… او به خاطر نگاه کردن من به دکتر خوشتیپ و جذاب، حسادت کرده بود…؟! خوب راستش را گفته باشم، چشم برداشتن از این همه جذابیت و خوشتیپی کار هر دختری نیست! فیس صورتش، جدیت و نوع حرف زدنش، دل هر دختری را می‌برد…! کل بچه‌هایی که به سالن کنفرانس دانشگاه آمده بودند، با صدای خنده‌ی من نگاهشان به سمتم چرخید و با تعجبم نگاهم کردند.

حتی همان دکتر هم حرفش را قطع کرد و با چهره‌ای متعجب خیره‌ام شد. وای بر من که باز آبرویم رفت‌…! خداروشکر باراد اینجا نبود، وگرنه به من و هیراد شک می‌کرد! هوف… کی از دست این مردک چموش و خودخواه نجات پیدا می‌کردم…؟! ببخشیدی گفته و از جایم بلند می‌شوم. کوله‌ام را برداشته و از سالن بیرون می‌روم. – ژالین؟ وایسا میگم…! با صدای هیراد سرجایم ایستاده و لب می‌گزم. با کلاسور دستش، مقابلم قراره گرفته و با اخم می‌گوید. – از اون مردک خوشت اومد؟ چرا این طوری نگاهش می‌کردی؟ هوم؟

می‌ترسیدم باراد سر برسد و اورا در کنارم ببیند! می‌ترسم بفهمد با او را رابطه دارم و همه چیز را برهم بزن! بد نبود کمی حرصش را بالا می‌آوردم….؟! با جدیت خیره‌اش می‌شوم و می‌گویم. -خوب هیراد من چی‌کار کنم؟ پسره خیلی خوشتیپ و جذاب بود! خدایی نتونستم نگاش نکنم! اخم‌هایش بیش از آن درهم رفته و با اعصبانیت می‌غرد. – ژالین من و دیوونه نکن! تو از اون مرتیکه خوشت اومد؟ دیگر نتوانستم جلوی خنده‌ام را بگیرم و زیر خنده‌ زدم. با فکی قفل شده می‌گوید. – نخند ژالین! جواب من رو بده…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
چشمانت راز آتش بود. در التهاب قلب ویران شده ام و لبانت چون دشنه ای سوزان که مرهم تمام زخم های قبل از تو با من بود! و آنقدر با آتش دوست داشتن و عطر تنت زندگی کرده ام که همه چیز را از یاد برده ام جز تو و حالا دیگر هراسی ندارم از این همه سوختن از این همه زخم و خاکسترِ خاطراتی که از من و تو به جای خواهد ماند..
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان شعله های آتش
  • ژانر: #عاشقانه
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: شیوا الماسی
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 883 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
  • مطلبی وجود ندارد !
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!