رمان محله ممنوعه (جلد اول) از blod

(3 بررسی مشتری)

۲۰,۸۰۰ تومان

توضیحات

دانلود رمان محله ممنوعه (جلد اول) از blod  با فرمت‌های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم

داستان در مورد پسری به اسم حسامه. این آقا یه روز با رفیقش سیاوش میره یه مهمونی. اونجا دختری رو میبینه و ناخواسته دل میبنده. بدون این که بدونه اون دختر چیه و کیه. بعد از اون مهمونی اتفاق هایی برای حسام میوفته که خیلی هم خوشایند نیستن و حسام بارها و بارها راهی بیمارستان میشه. با حقیقت هایی رو به رو میشه که براش غیر قابل باورن اما راحت اونا رو میپذیره. حقیقت هایی که باعث میشه حسام بفهمه نصف بیشتر وجودش انسان نیست. با کمک دوستاش میخواد بفهمه که چیه. در این بین سحر و دوستانش هم به کمک حسام میان.

خلاصه رمان محله ممنوعه

هیچ نوری وجود نداشت. راهرو تاریک تاریک بود… تنها صدایی که شنیده می شد، صدای قدمای من بود پاهام سست بودن و می لرزیدن اما من مصرانه به راهم ادامه می دادم جلو چشممو نمی دیدم… نمی دونم چطوری اما برای حرکت تو اون راهروی تاریک مشکلی نداشتم و مطمئن بودم به دیواری نمی خورم… دستام می سوخت و مایع غلیظی که از دستم رو زمین می ریخت رو حس می کردم… حتى شکل زخم دستم رو می تونستم تصور کنم.. با اره برقی بریده و تقریبا دستم به دو نیم شده بود و فقط با یه تیکه گوشت کوچیک بهم وصل شده بودن… حتی استخون هام هم از بین رفته بود اما

اون لحظه اینا اصلا برام مهم نبود… اینکه هر لحظه امکان داشت دستم کنده بشه و رو زمین بیوفته، برام اهمیتی نداشت و حتی سعی نمی کردم دست دیگه مو برای نگه داشتنش جلو بیارم… برای من فقط رسیدن به ته این راهرو مهم بود هر چقدر جلوتر می رفتم، راهرو طولانی تر و تاریکی، بیشتر و تیره تر می شد… قلبم تند تند می کوبید و من قشنگ ضربانشو حس می کردم… با هر ضربان، نفس نفسم بیشتر می شد… سر گیجه داشتم و کل هیکلم نبض می زد… می دونستم تنها کسی که می تونه کمکم کنه، انتهای راهرو ایستاده و من به امید رسیدن به اون به پاهای سست و لرزانم دستور حرکت می دادم.

صدای خرخر نفسای کس دیگه ای رو که شنیدم، با تردید ایستادم… گرمای نفس های کسی رو کنار گوشم حس می کردم. تو اون تاریکی هیچی نمی دیدم اما می دونستم اگه به سمتش برگردم، می تونم ببینمش. می دونستم همون کسیه که این بلا رو سرم اورده… اگه همین طوری می ایستادم، معلوم نبود دیگه چه بلایی سرم میاورد… تو یه تصمیم آنی چشمامو از ترس بستم و با بیشترین سرعتی که پاهای خسته ام بهم اجازه می داد، دویدم…. اونم پشت سرم دوید… صدای قدم هاشو می شنیدم…. خرخر نفس هاشو می شنیدم…. گرمای نفس هاشو حس می کردم…. قلبم تندتر از قبل می تپید…

  • اشتراک گذاری
خلاصه کتاب
داستان در مورد پسری به اسم حسامه. این آقا یه روز با رفیقش سیاوش میره یه مهمونی. اونجا دختری رو میبینه و ناخواسته دل میبنده. بدون این که بدونه اون دختر چیه و کیه. بعد از اون مهمونی اتفاق هایی برای حسام میوفته که خیلی هم خوشایند نیستن و حسام بارها و بارها راهی بیمارستان میشه. با حقیقت هایی رو به رو میشه که براش غیر قابل باورن اما راحت اونا رو میپذیره. حقیقت هایی که باعث میشه حسام بفهمه نصف بیشتر وجودش انسان نیست. با کمک دوستاش میخواد بفهمه که چیه. در این بین سحر و دوستانش هم به کمک حسام میان.
مشخصات کتاب
  • نام کتاب: رمان محله ممنوعه (جلد اول)
  • ژانر: ترسناک، تخیلی
  • ملیت: ایرانی
  • نویسنده: blod (سحر نور باقری)
  • ویراستار: به بوک
  • زبان: فارسی
  • تعداد صفحات: 284
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 543 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!