دانلود رمان جاوید در من pdf هانیه وطن خواه

دانلود رمان جاوید در من pdf هانیه وطن خواه

دختری که از زندگی آرام خود لذت میبرد اما با شروع ساخت و ساز رو به روی کتابفروشی کوچکش و برگشت برادر و پسرخانه اش آلمان این زندگی ارام دستخوش نوساناتی میشود.

دانلود رمان جاوید در من هانیه وطن خواه بدون سانسور

دانلود رمان جاوید در من pdf هانیه وطن خواه
دانلود رمان جاوید در من pdf هانیه وطن خواه

گوشه ای از رمان جاوید در من :

– من همینطور نزده می رقصم…خیرم نشو…مخصوصا خیره جاهایی که نباید…چون آدم مراعات نیستم و خیلی دارم مراعات رفاقتمونو می کنم تا برسونمش به سمتی که میخوام…تا اون وقتی که برسیم به اون سمت از این نگاها ننداز. نگاهم را با عصبانیتی شدید از او گرفتم و دادم به سرمه ای که سمتمان قدم بر می داشت. تا آخر شامی هم که به انتخاب سرمه ، پیتزا بود ، هم لحظه ای نگاهش نکردم. حتی در طول مسیر.

اما مشکل این جا بود که عمو و برادرزاده به توافق رسیدند اول سرمه خانم به خانه بروند و بعد من و به تعارف من که نگه دارند تا تاکسی بگیرم هم هیچ کدام وقعی نگذاشتند.سرمه قبل از پیاده شدنش ، دست گرد گردنم انداخت و گونه سمت چپم را بوسید و گفت : قربونت برم لعیا جونی…خیلی خوش گذشت…مرسی که اومدی. دستش را نوازش کردم و گفتم : ممنون از تو که دعوت کردی. عمویش را هم بوسید و قبل از پیاده شدنش ، گفت : راستی جاوید جوووووون ، به این  نامزدت بگو بی زحمت اینقدر استوریای مسخره نذاره پیجش…کشت ما رو بس که خواست حالیمون کنه مربی فیتنسه. و از اتومبیل خارج شد و نمی دانم چرا نگاهم به چشم های جاوید سرابی متصل شد.

دانلود رمان جدید جاوید در من هانیه وطن خواه

جاوید سرابی با حضور نامزد فیتنس کاری که سرمه از آن حرف می زد ، می خواست رفاقت نوپایمان را به سمتی که می خواهد ببرد؟ تا زمانی که سرمه وارد خانه شد ، همان جا به هم نگاه کردیم. در سکوت چندثانیه ای عجیبی. اتومبیل را که به راه انداخت ، من هم نگاه گرفتم. نیمی از راه به سکوت گذشت. حتی آن موزیک اولیه هم دیگر پخش نمی شد. و نمی دانم چرا حس می کردم ، روز شادم به گند کشیده شده است.

– خیلی وقته کات کردیم. از شیشه کنارم ، خیابان های پاییز زده را تماشا می کردم. – االن مثال قهری؟ – برای چی باید قهر کنم؟ اتومبیل را نگه داشت. با تعجب به صورتش نگاه کردم. سمتم خم شد. دستش را به تارموهایی که از گل سرم رها شده بود ، بند کرد. و نمی دانم چرا قدرت تمام عکس العمل های من به یغما رفته بود. – وقتی این گل سرو می خریدم…وقتی انتخابش می کردم…اصن حواسم نبود اولین باره دارم واسه یکی غیر از خونوادم کادو می خرم…تا قبل این کادو که وسواس خرجش کردم و پدر مغازه دارو درآوردم ، همیشه یه سفارش کوچیک می دادم و از سر خودم هر چی بود و نبودو باز می کردم…حال اینو فقط بگم بهت که اگه خواستم رفیقم باشی که بشناسیم که بعدش یه چی بیشتر از رفیق باشی واسه همینه…واسه اینه که واسه تو وقت میذارم واسه بقیه تره هم خرد نمی کنم…شیرفهمی که؟ – من سوالی پرسیدم؟ این جواب ، نمی دانم از کجایم در آمد .

دانلود رمان جاوید در من هانیه وطن خواه رایگان

  • اشتراک گذاری
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 25 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!