کتاب آوریل در یونان

  • 8 بهمن 1403
  • دسته‌بندی نشده
کتاب آوریل در یونان

دانلود کتاب آوریل در یونان اثر آندره کدروس دانلود آسان فایل PDF – ویرایش جدید + قابل اجرا در همه دستگاه ها (اندروید و iOS)

در شب ۲۱ آوریل ۱۹۶۷ سرهنگ های یونانی کودتا کردند. طی چند ساعت همه کادرهای سیاسی، روشنفکری و سندیکایی کشور از بسترشان بیرون کشیده، به جزایر تبعید شدند. یانیس ریتسوس (بزرگترین شاعر یونان و یکی از ارجمندترین شاعران مترقی جهان) …

خلاصه کتاب آوریل در یونان

کمیسر یکدم تردید کرد آیا زنگوله‌ای بالای در بود که به محض باز شدن در صدا می‌کرد؟ به هر حال فقط از پاشنه در صدای خشنی برخاست. برای او چه تفاوت؟ باید به نحوی ساکنان خانه را بیدار می‌کرد کمیسر متوجه می‌شد که بی‌اختیار دارد پاورچین می‌رود. با شن‌های راه باریک زیر پایش صدا می‌کرد. احمقانه است کاملا احمقانه است! اطرافش را نگریست. در ماه آوریل در ساعتی که عادتاً خود گفت: گل‌های لاله عباسی تازه حقه‌هاشان را بسته بودند. شیر فروش دم در خانه‌ها می‌آید. آفتاب آتن را گرم می کند. زنبور عسل‌های سحر خیز بر بیشه شکفته گل‌های  آزاله گرم کار بودند. در انتهای باغ خانه کوچک با پنجره‌های بسته غرق در خواب بود. دم در ساختمان کمیسر دست

بسوی دکمه زنگ بالا برد بعد منصرف شد. ناگهان بنظرش رسید که این احساسی که اخیرا پیدا کرده بود مغزش را اشغال کرد. حرکت را صد بار، هزار بار انجام داده است. مثل اینکه این اتفاقات در زندگی دیگری روی می‌دهد. مثل اینکه خواب می‌بینیم…. ولی نه او پیش از این هم همین زنگ را در وضعیتی همسان فشار داده بود. با خود گفت: خوب کارمان را بکنیم و دست پیش برد. اما فرصت زنگ زدن نیافت. در بی صدا باز شد. شاعر در استانه در ایستاده بود و نیمی پیژامه پرچروکی بتن کرده بود و دمپایی‌های کهنه‌ای بپا داشت. موهای جو از اندامش در تاریکی بود گندمی‌اش پریشان بود. مانند کسی که دچار ناراحتی کبد یا بی‌خوابی یا هر دو باشد زیر چشم‌هایش باد کرده بود. زنم و دخترکم

هنوز خوابند به دیدن کمیسر، شاعر انگشت بر روی لب‌ها گذاشت و زمزمه کرد. کمیسر گلویش را صاف کرد و با صدای خفه‌ای تته پته کرد: من… من… آقای ریکوس باید با من بیائید. شاعر شانه‌های لاغر و خمیده‌اش را باز هم کمی بیشتر خم کرد و گفت: منتظرتان بودم کمیسر چمدانم حاضر است ولی دلم می‌خواهد که بدون بیدار کردن آن‌ها بروم… اینطوری ناراحتیش کمتر است. متوجهید؟ -هر طور که شما مایلید، آقای ریکوس… -شما بفرمائید پشت ساختمان بنشینید تا من لباس بپوشم و یاداشت کوچکی برای زنم بنویسم. کمیسر پذیرفت و همانطور که با احتیاط راه می‌رفت که سر و صدا راه نیندازد خانه کوچک را دور زد. در زیر چفته انگور وحشی کتش را در آورد و روی یکی از …

صفحه اختصاصی این رمان در رمان بوک: کتاب آوریل در یونان

  • اشتراک گذاری
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۴ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!