رمان هیژا

  • 26 دی 1403
  • دسته‌بندی نشده
رمان هیژا

بخوانید: رمان هیژا اثر مهری هاشمی دانلود آسان فایل PDF – ویرایش جدید + قابل اجرا در همه دستگاه ها (اندروید و iOS)

ژیار راشد مردی از تبار کُرده، که برای حفاظت از مادر و برادرش در مقابل پدر مستبدشان به اجبار مجبور به قبول شغل اجدادی‌شان می‌شود، شغلی که به جز و مرگ و خون هیچ چیز دیگری ندارد، به دلایلی برای نابودی ژیار، اقدام به قتلش می‌کنند که همسر و فرزند او کشته می‌شوند، ژیار به کما می‌رود و بعد از آن در یک آسایشگاه روانی بستری می‌شود، با آمدن ماهلین و دیدن ژیار روند داستان شکل می‌گیرد و …

خلاصه‌ رمان هیژا

ساعت از نیمه شب گذشته بود و باز من پشت در اتاق دویست و هفت بودم. بعد اون روز بارها خودم رو لعنت کردم که چرا اونکار رو کردم و آخرین بارم بود اما الان بعد یه هفته به محض رفتن اون پرستار باز پشت درم و باز کلید انداختم تا وارد اتاقش بشم. نگاهی به اطراف انداختم و دقیقاً مثل یه دزد وارد شدم. قلبم تند می‌کوبید. دقیقاً مثل آدمی بودم که از یه ماراتون سنگین پاش به اینجا باز شده، نفس نفس می‌زدم و ضربان قلبم روی هزار بود، تند تند چند تا نفس عمیق کشیدم تا حالت عادی به خودم بگیرم. اون پرده‌ی سفید رو کنار زدم و وارد شدم. با دیدنش روی تخت و چشم‌های بسته‌ش یه کمی حالم گرفته شد، راستش انتظار داشتم بیدار باشه تا تلاش کنم به حرف بیارمش.

با قدم‌های آروم سمت تختش رفتم تا نکنه بیدارش کنم. خیره به صورتش روی صندلی مشکی رنگ کنارش نشستم، حجم زیادی از موهاش روی صورتش ریخته بود و یه سرمم بهش وصل بود، اما چرا، نکنه غذا هم نمی‌خورد؟ اما من می‌دیدم که پرستار هر روز غذای بیمار و خودش رو می‌گرفت. چیزی که خیلی باعث تعجبم میشد، اکسیژنی بود که مدام بهش وصل بود. یعنی مشکل تنفسی داشت که حالت عادی نمی‌تونست دمی از هوا بگیره؟! متعجب نگاهم رو روی تخت و میز کنارش چرخ دادم و با دیدن چند تا شیشه‌ی آمپول خالی که احتمالاً تو سرمش خالی شده بود از جام پا شدم. به لطف درسی که خونده بودم و پست هر روزه‌م و دارو دادنم به مریض‌ها بیشتر داروها

رو می‌شناختم و با خوندن جلد یکیشون اخم‌هام توی هم شد. چه نیازی به تجویز این دارو واسه مریضیه که اصلاً تکونی به اندامش نمیده؟ مصرف این دارو به خودیه خود اندام‌ها رو فلج می‌کنه و اجازه نمیده بیمار کنترلی روی اندامش داشته باشه. چرا باید به بیمار داروهایی رو بگیره که تو اتاق عمل استفاده میشه؟ با عجله جلد بعدی رو برداشتم. آرام بخش قوی، اینقدر قوی که می‌تونست شخص رو وارد به خلسه‌ی مرگبار کنه و داروی بعدی هم همینطور. چرا دکتر همچین دارویی واسش تجویز کرده واقعاً لازمه؟ یعنی اگه اینارو مصرف نکنه امکان تشنج یا آسیب رسوندن به خودش و بقیه هست؟ ولی اینا که داروی ضد تشنج نیست، اگه خیلی بدبین باشم اصلاً بدشون نمیاد که …

صفحه اختصاصی این رمان در رمان بوک: رمان هیژا

  • اشتراک گذاری
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • ۱۲ بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
مطالب مرتبط
موضوعات
ورود کاربران

مطالب محبوب
فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!