دانلود رمان در آغوش آتش pdf مریم روح پرور(دو جلد)

دانلود رمان در آغوش آتش pdf مریم روح پرور(دو جلد)

یک پسر مرموز با غیرت و شخصیت شیطون، آهنگری با شغل قدیمی و خاص، به تقابل با دختری خبرنگار می‌پردازد. این دختر، با تلاش برای کشف اسرار او، مدام به بنبست می‌خورد، زیرا او با زرنگ‌ترین مرد دنیا طرف است این داستان پر از رمز و رازها، احساسات و ماجراهای جذاب است

دانلود رمان در آغوش آتش از مریم روح پرور

گوشه ای از رمان در آغوش آتش اثر مریم روح پرور :

پروا با کار آتش مور مورش شد و چشم بست سر چرخاند نگاهش کرد و گیج چشم چرخاند بین دو چشم آتش آتش لبش را کج کرد و گفت از جلو خیلی زشت تری دختر دماغت گنده میشه چشماتم چپ میشه . پروا عصبی عقب رفت و گفت: اون حرف یعنی چی؟! آتش شانه بالا انداخت و گفت شنیدی که من اون دو نفر نکشتم، یعنی یه نفر کشتم، اما خدا انگار دوستش داشت نذاشت بمیره اونو گم و گور کردن این دوتای خدا زده رو کشتن پروا کاملا گیج شده بود و آتش پوفی کرد و گفت: با این هوش چجوری این شغل رو انتخاب کردی؟!چی میگی تو من اون کسیو که داشت باهات اون کار می کرد کشتم اما اون زندس اون دو نفری که میگن من کشتم زنده بودن فقط کتک خوردن با صدای شلیک اسلحه هم ترسیدن همین یعنی… یعنی یکی دیگه اونا رو کشته؟!

آفرین دختر خوب یادم باشه برات جایزه بخرم که فهمیدی .کی؟عمه ی من آتش! به تو چه کی فقط گفتم بدونی فضولیات تکمیل بشه . پروا هنوز هم گیج بود و گفت اگر تو نکشتی یعنی قتل افتاده گردنت؟! آتش شانه بالا انداخت و گفت افتاده پروا چشمانش درشت شد و گفت: – همین؟ افتاده؟! چی کار کنم کولی خانم؟ نمی فهمی؟ دو تا قتل افتاده گردنت باید بیای بگی کار تو نبوده آتش خندید و پروا عصبی گفت:چرا می خندی؟ میگم باید بیای توضیح بدی کار تو نبوده نمی خوام تو عقل نداری اصلا هیچی نمی فهمی بیچاره دو تا قتل گردنته حکمت اعدامه،به تو چه،پروا چشم بست و آرام گفت: لجبازی نکن الان راحت میتونی ثابت کنی کار تو نبوده اما دیر بشه نمی تونی .نمی خوام.چرا؟

با فریاد پروا آتش با خشم نگاهش کرد و غرید صدای جیغتو نشنوم حوصله ندارم بد میشه برات چرا انقدر بی خیالی این مسئله شوخی بردار نیست بهتره تو می دونم پس بیا بریم توضیح بده نمی خوام به کسی هم مربوط نیست هست به من مربوطه آتش نیش خند زد و گفت خودتو خیلی نزدیک من می کنیا پروا عصبی گفت:تو به خاطر من اومدی به خاطر من اون کارا رو کردی به من مربوطه به خاطر تو نبود واسه این بود که به حرفام عمل نکردن قانونای منو زیر پا گذاشتن پروا کلافه بود و از پس آن مرد لجباز به هیچ عنوان بر نمی آمد اما کم چیزی هم نبود و همان پروا را عصبی کرده و این که هیچ کاری از دستش بر نمی آمد بدتر ناراحتش میکرد متوجه راه شد و چشمانش تنگ شد و گفت:کجا داری میری؟

آتش که در فکر فرو رفته بود و گفت نمی دونم من باید برم اداره آگاهی تا عصر اون جا هستم آتش نگاهش کرد و پروا غرید اگر میتونستم می گفتم که نجاتت بدم فقط برو سر کارت بی خیال منم شو تو کلا عقلتو از دست دادی کی دو تا قتل میوفته گردنش نمیره درستش کنه به خودم مربوطه دخالت نکن پروا عصبی دست به سینه نشست و آتش سر تکان داد گفت:آفرین فقط میری سر کارت به فضولیای خودت میرسی، کاری هم به من و چیزی که من مربوط میشه نباید داشته باشی پروا مشکوک نگاهش میکرد، چرا بی خیال بود؟ چرا نمی رفت و همه چیز را به پلیس نمی گفت؟ چرا همه از او می ترسیدند و او نسبت به همه نترس بود و کار خودش را می کرد؟ چرا خلاف میکرد و هزار چرای دیگر که هر چه فکر می کرد به هیچ جوابی نمی رسید. با چرخیدن سر آتش با شتاب نگاه گرفت، آتش نیشخند زد و گفت:با نگات قورتم میدی پروا عصبی چشم بست و گفت:نگه دار …

دانلود رمان در آغوش آتش Pdf مریم روح پرور

  • اشتراک گذاری
نویسنده این کتاب هستید و درخواست حذف آن را دارید؟
  • admin
  • 54 بازدید
لینک کوتاه:
برچسب ها
موضوعات
ورود کاربران

فهرست نویسندگان
درباره ما
به بوک
به‌بوک: مرجع دانلود رایگان رمان‌های عاشقانه و جذاب ایرانی و خارجی. دنیایی از داستان‌های عاشقانه، هیجان‌انگیز و جذاب در انتظار شماست. کتابخانه‌ی آنلاین ما شامل هزاران رمان در ژانرهای مختلف است. همین حالا به‌بوک را ببینید و غرق در دنیای داستان شوید!
آخرین نظرات
شبکه های اجتماعی
ابر برچسب ها
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " به بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!